۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

آتش خاوران

در صندلی بازجویی اف بی ای نشسته بودم ،دو مامور روبروی من بودند ،من ۵ سال و نیم در لیست تحقیقات تروریستی اف بی ای بودم و حالا برای دومین بار به من میگفتند که من ۳ راه دارم  ۱- دیگر با مجاهدین خلق ایران همکاری نکنم ۲-خاک امریکا را ترک کنم ۳- مرا دستگیر میکنند ،خودشان هم میدانستند که من باز هم از امریکا بیرون میروم  و گرین کارد  و پول و از این چیزها نمیتواند جلوی حمایت من از انقلابیون را بگیرد . به هر حال کشور آنها بود و من میهمانی که آنها نمیخواستند . 
در حالی که پرسش و پاسخ ادامه داشت ،من دیگر نه میشنیدم و نه میدیدم ،این ۳ شرط مرا به ۱۳۶۷ برده بود و ۳ سوالی که از زندانیان قتل عام میپرسیدند ،۱- منافق یا مجاهد ..............ولی این کجا و ان کجا ،باز هم در مقابل ۳۰۰۰۰ هزار زندانی قتل عام شده احساس کوچکی میکردم ،من از چه میگذشتم و آنها از چه .........،حد اقل من میتوانستم انتخاب کنم ولی آنها ......... لحظه ای به خودم بر گشتم و از مامور پرسیدم : انسانها یی هستند که از همه چیز خودشان برای آزادی و صلح و آینده بهتر برای کل  جامعه بشریت گذشته اند تو چه احساسی نسبت  به آنها داری ،،مامور اف بی ای در حالی که دیگر سرش را پایین آورده بود گفت که به آنها احترام میگذارد ،
دوباره افکار من به گورهای دست جمعی رفت و یاد ترانه زیبائی که داریوش به یاد بود قتل عام زندانیان سیاسی ۱۳۶۷ خوانده که میگوید که /نه زمین خاک قدیمی /نه هوا همان هواست /تا چشام کار میکنه /هر چی که مونده نا بجاست /..../تیر باران شقایق /باغبانی کردن باد ،به نا بجائی خودم فکر میکردم و نا بجائی مدعیان امروز که چشمهایشان را به یکی از سیاهترین لحظات تاریخ ایران بسته اند ،براستی چگونه میشود یک قدم از دیکتاتوری مذهبی فاصله گرفت و در محکوم کردن این جنایت هولناک چیزی نگفت ، آتشی که در دل خاوران و دیگر گورهای دستجمعی فروزان است ما را به حمایت از حقوق از دست رفته این قهرمانان شهید میخواند ،آنها نسلی بودند که بر دستان کثیف هیچ دیکتاتوری بوسه نزدند .اگر ایستادگی میکنیم به بهای مشعل فروزانی است که در خاک خاوران ،با تکیه بر اصالت و شرف یک خلق آتش انقلاب را روشن نگه داشته است  
فرهاد علیپور

۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

۲ ندا و یک پاسخ ( ندا آقا سلطان ، ندا حسنی ،علی اکبر اکبری )

۱- ندا آقا سلطان دختر آزادیخواهی بود که به تظاهرات بر علیه دیکتاتوری فاشیستی  رفته بود .
دژخیمان خامنه ائی او را به شهادت  میرسانند ،عفو بین الملل در سالروز شهادت  ندا میگوید ،  مقامات رژیم ایران باید بدانند تلاشهایشان برای پاکسازی مدارکی که به دست داشتن آنها در این قتلها اشاره دارد، مردم ایران را ساکت نخواهد کرد، و مردم به خواست خود در مورد حقیقت مرگ ندا و بسیاری دیگر و اجرای عدالت ادامه میدهند. قاتل ندا اقا سلطان را باید به پای میز عدالت کشاند.
تایمز لندن ندا آقاسلطان شهید ملی قیام سراسری مردم ایران را به‌عنوان شخصیت سال معرفی کرد.
 مادرندا آقا سلطان شیر زنی است که بر پیام آزادیخواهی دخترش وفادار میباشد .
۲-  ندا حسنی دختر جوانی بود که ١٠سال پیش در لندن و در مقابل سفارت فرانسه از وجود خود مشعلی ساخت تا برای همیشه نور آزادی بر میهن اسیر تابناک بماند . گوینده کانال ۴ تلویزیون انگلیس در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود از این دختر تحصیلکرده و انقلابی که فرانسه و انگلیسی را مثل زبان مادری حرف میزد ،یاد کرد .
مادر ندا حسنی بعد از شهادت ندا گفت که تا آخرین لحظه زندگی اش پیام آزادیخواهی ندا را به گوش دنیا خواهد رساند .
۳- علی اکبر اکبری جوان ۲۱ ساله ائی بود که پیام نداها را شنیده بود و به گفته خودش در روز تولدش مرگ دژخیم
اوین  لاجوردی جنایتکار را به مردم ایران هدیه میکند  
رژیم بعد از شهادت علی اکبر به سراغ   پدر پیرش میروند  تا او را وادار کند که بر علیه پسرش چیزی بگوید ،
پدر علی اکبر بر پیمان پسرش وفادار میماند و رژیم او را هم به شهادت میرساند        
ملتی که نداها و علی اکبرها را دارد ، حتما  به آزادی دست خواهد یافت ، نداها پیغام خود را به رساترین شکل داده اند ، امروز ، روز علی اکبرهاست

فرهاد علیپور  

۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

خامنه ایی در دقیقه ۹۰

مثال رژیم ملاها به مانند داستان خر مگسی است که زمانی که مرگش فرا میرسد به سمت دریا میرود ،تا آنکه موجی به ته دریا بکشدش و به عمرش پایان دهد .
تیم غضنفر با تیم آرژانتین بازی داشته ،مربی به بازیکنان میگه که مارادونا رو محکم بچسبید که گل نزنه ،توپ دست غضنفر میوفته و همه رو دریب میزنه ولی توپ رو میفرسته به دروازه خودش ،این کار ۲-۳ بار تکرار میشه ،مربی به بازیکنها میگه ،مارادونا رو ول کنید به غضنفر بچسبید ،همانطوری که خامنه ایی حالا مونده که دیگه باید به کی بچسبه ،به احمدی نژاد ،به مشائی به طا یب  به نویسنده رجا نیوز به ........
سر تیتر سایت رجا نیوز متعلق به باند خامنه ایی  نظرم را جلب کرد که نوشته بود :

دود بی توجهی به حرفهای خامنه ایی  در مورد اتهام زنی به چشم که میرود ؟
سر تیتر خبر خودش از عمق شکاف و درماندگی رژم ملاها خبر میدهد ،استیصالی که در دقیقه ۹۰ بازی تمامی رژیم را فرا گرفته است .
نویسنده مطلب خودش بدون هیچ تحلیل اضافه تر از جانب من به این گواهی میدهد و میگوید : خامنه‌اي روز دوشنبه هفته جاری نیز با تأکید مجدد بر خودداری از طرح مسائل اختلافی هشدار داد که اگر هو و جنجال وارد شد، حرف منطقى را هم خراب خواهد كرد. ممكن است چهار نفر جذب شوند، اما چهار نفر آدم هوشمندتر دفع می شوند 
یعنی خامنه ایی اعتراف میکند که از رژیمش آدمهای هوشمندتر دفع شده اند  و کودن ها و احمق ها بر سر کارند
نویسنده رجا نیوز شکایت میکند که چرا مهدی طا یب و دیگران التماس  مجدد خامنه ایی را  گوش نمیدهند  
در ادامه مطلب  نویسنده  رجا نیوز بعنوان مدافع ولی فقیه ، تمام ریش و پشم ولی فقیه را به زمین میریزد و به درماندگی رژیم اعتراف میکند و میگوید   :
همچنین یکی از انتقادهای جدی در مورد عملکرد آقای احمدی‌نژاد در ماجرای وزیر اطلاعات این بود که این اقدام علاوه بر آنكه يك حرکت  آشكار و ايستادگي در مقابل امر ولي‌فقيه است، مي‌تواند در آينده جريان داراي زاويه با انقلاب را نيز در جسارت‌هاي خود متجري و مجهز به بهانه كند                                                                                                        
نویسنده رجا نیوز به نوحه خو انی خود برای مرگ ولی فقیه ادمه میدهد :
با اين حال، حرمت بیانات خامنه ایی را باید همه نگه دارند و با برخي از رفتارهاي خود كه نتيجه عملي آن از فصل الخطاب افتادن اوامر و نواهي ولي‌فقيه است، موجب شادماني ضد انقلاب و برخي از جريان‌هاي داخلي متمايل به فتنه نشوند.   
دیکتاتوری مذهبی در پایان خود به مانند آبکشی شده است که هر جایش را میگیرد از جائی دیگرش بیرون میریزد و این خودش دلیلی برای خنده و شادی مردم ما شده است .


فرهاد علیپور

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

من و رهبری

در گرد همایی ویلپنت پاریس نشسته بودم و به سخنرانی خانوم مریم رجوی گوش میکردم و هر چند گاهی از جایم بلند میشدم  و با اشتیاق برای  حرفهایی که زده میشد با تحسین کف میزدم .دست راست من عده ایی نشسته بودند که از اعضا و هواداران شورای ملی مقاومت ایران  بودند ،در میان جمعیت انبوه برادران و خواهران مجاهد خلق ایران و هوادارن  آنها  را میدیدم . آنورتر چریکهای  فدائی خلق  میز کتاب گذاشته بودند ،و من به این فکر میکردم که من چرا اینجا هستم و جایگاه من در این گرد همایی چیست ،من که هیچکدام از این افراد نبودم ولی اشتیاقم هم کمتر از آنها نبود ،قضییه به ۱۴-۱۵ سال پیش بر میگردد  زمانی که شورای ملی مقاومت با طرح بیانیه  ملی ایرانیان، خواهان همبستگی ایرانیان بر علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم و برقراری یک حاکمیت دموکراتیک در ایران میشود و من هم ان بیانیه را امضاء میکنم .در بیانیه آمده بود که هر کس میتواند به عملکردها و نظرات شورای ملی مقاومت یا مجاهدین خلق انتقاد داشته باشد ولی این انتقاد مسبب نزدیکی به هیچکدام از جناحها ی داخلی رژیم  نشود این برای من شروع بسیار خوبی بود تا به یک مقاومت مردمی نزدیک شوم و هویت خودم را هم داشته باشم .
خانوم مریم رجوی در حین سخنرانی که شخصیتهای سیاسی زیادی از امریکا و اروپا در ان حضور داشتند و به حق هم که چه با شکوه صحنه را اداره میکردند ،گفتند که پرونده جنایتهای رژیم  به وسیله جامعه بین الملل باید که به دادگاه لاهه سپرده شود و حکم جلب خامنه ایی صادر شود و چنین خو اهد شد .
خانوم رجوی حرفی را میزد که آرزوی من بود و همه حمایت من هم از خانوم رجوی بر اساس برنامه ها و عملکردهای ایشان بود ،پشتیبانی من از خانوم رجوی  برای ان است  که ایشان این توانائی را داشته و دارند که ایرانیان را بر اساس یک خواسته ملی دور هم جمع کنند . 
                                                                                                                                                               طرف صحبت خانوم رجوی دیگرنه فقط مجاهدین خلق ایران و هوادارانشان و نه فقط شورای ملی مقاومت و هوادارانشان ،بلکه من و همه ایرانیان بود .
در اینجا بود که به جواب خودم میرسیدم که علت شوق من به پرچمداری خانوم رجوی چیست ،چون ایشان سمبل خواسته های  مردم ایران هست ،آرزوهایی که بیش از ۱۰۰ سال سرکوب شدند . پس دیگر خانوم رجوی نه تاج الماس نشان دارد  نه عکسش در ماه دیده میشود و نه فردی مثلا متفاوت از من و تو. 
                                                                                                                                                                            خانوم رجوی زنی است که حرف من وتو را تکرار میکند و عمل میکند و من هم با اطمینان کامل این رهبری را بر اساس برنامه هایش قبول میکنم و با ان همکاری میکنم .

فرهاد علیپور

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

مشایی هم چون احمدی نژاد تیرخلاص زن بوده است

جدال باندهای حکومتی  با وارد شدن در فازهای جدید، چنان شدت یافته است که ولی فقیه هم به عدم توانایی خود در به دست گرفتن ریسمان بریده کشتی حکومت اعتراف می کند. این امر را می توان در واکنشهایش ناهماهنگ وی دید. خامنه ای روز دوشنبه بر وجود اختلافات حکومتی به عنوان نقطه ضعف تاکید گذاشت و خواستار آن شد که همه چون «صف واحد و دیواری نفوذناپذیر در مقابل دشمن بایستند.»

همه حرفهای روز دوشنبه خامنه ای تاکید بر ریزش دیوارهای پوسیده و لرزان معبد ویرانه حکومت ولایی می کند. ویرانه ای که با دستیابی سپاه پاسداران بر شریانهای اقتصادی، چپاول و دزدی و نیز در پی ان دسترسی به قدرت سیاسی زیر چتر حمایتی ولی فقیه و دستگاه سرکوب سر پا نگاه داشته  شده است.

در دعوای باند احمدی نژاد و ولی فقیه، بعد از کشاکش بر حق دستیابی به  رمالها و جن گیران، اختلافهای جدی پشت صحنه به میدان ریخته شده و هر دو طرف حربه های یکسان را در مورد هم به کار می برند. در این میان افشاگریهای که دو طرف از فساد مالی، اخلاقی و دزدیهای همدیگر انجام می دهند قابل توجه است. 

سایت سحام نیوز روز 11 تیر قسمتهایی از نامه رضا گلپور از طرفداران باند ولی فقیه یا اصولگرایان را به احمدی نژاد  منعکس کرده است. وی در این نامه مشایی را از بانیان انجمن حجتیه در استان مازندران دانسته که بعدا به سپاه پیوسته است.  رضا گلپور در این نامه به سوابق مشایی در کشتار «مخالفان نظام» اشاره می کند. وی می نویسد مشایی «از عاملان اعدام بسیاری از مخالفان نظام در رامسر» بود. او ادامه می دهد: «این که عده یی که دستگیر شدند و در زندان منتظر محاکمه بودند توسط نیروهای تحت مسئولیت آقای مشایی، بدون حکم دادستانی به جنگلهای منطقه رامسر برده می شوند و به آنها تیر خلاص زده می شود با کدام منطق شرعی و قانونی توجیه است؟» وی پاسخ مشایی را نسبت به این موضوع منعکس کرده است. مشایی در پاسخ گفته است «حالا چهار تا سگ محارب هم کشته شدند مگر چه اتفاقی افتاده است.؟» وی می گوید «من در پژوهشها سندهایی دیده ام که انسان وحشت می کند.»
این که فرمانده اصلی کشتار مخالفان حکومت، خود خمینی بود و نیز همه کارگزاران حکومت بر آن آگاه بوده اند، این که عده ای از حکومتیان مجریان فعال بوده اند و باقی مانده ها از تماشاگران و یا تشویق کنندگان این جنایتها بوده اند، بر کسی پوشیده نیست. برخی از این استاد تا کنون منتشر شده است. اما رو کردن دست همدیگر تا حد نقش تیر خلاص زن، نشان از ریزش همان دیواری دارد که خامنه ای روز دوشنه برای حفظ آن سخن پراکنی کرد. یدون شک این دیوار در زلزله جنبش مردمی چنان سوراخ شده است که سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و  جز فروپاشی  در چشم انداز نزدیک نشان نمی دهد.


زینت میر هاشمی  

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

سخنرانی خانم مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس


سخنرانی خانم مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس

پیروزی عدالت ـ حفاظت از اشرف
خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت در ویلپنت پاریس

بنام خدا، به‌نام ایران و به‌نام آزادی؛
به‌نام قیامها و انقلاب‌های دموکراتیک در دنیای اسلام، در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا؛
به‌نام کهکشان شهیدان با ۱۲۰ هزار شهید برخاک افتاده در سی‌امین سالگرد ۳۰ خرداد؛
به‌نام سردار خیابانی و اشرف شهیدان به‌نام صدیقه و ندا آسیه و صبا، سعید وحنیف و سی‌ششمین شهید فروغ اشرف، قهرمان مردم ایران، مجاهد خلق منصور حاجیان؛
به‌نام اشرف پایدار شهر شرف و آرزوها مشعل دار و چراغ راهنما در نبرد مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم دینی؛
و به‌نام عدالت که هشت سال پس از ۱۷ ژوئن بر تخت پیروزی نشست.
هم‌میهنان عزیز!
یاران و دوستان فراموشی ناپذیر مقاومت ایران؛
۷۱ سال پیش در ۱۸ژوئن ژنرال دو گل رهبر مقاومت فرانسه از تبعیدگاه خود مقاومت علیه فاشیسم را اعلام کرد. صدای او هنوز به‌گوش می‌رسد که گفت: «هر اتفاقی که رخ دهد شعله‌های مقاومت نباید خاموش شود و خاموش نخواهد شد».
بله مقاومت خاموش نخواهد شد بلکه برآن است که آرمان آزادی را به پیروزی برساند.
پس درود می‌فرستیم به زنان و جوانان قیام به فعالان مقاومت در داخل و خارج ایران به ویژه اشرف‌نشان‌هایی که ماه‌ها و ماه‌هاست در واشنگتن و ژنو برای اشرف و برای آزادی مردم ایران تحصن کرده‌اند. هم‌چنین درود می‌فرستیم به زندانیان سیاسی در همه زندانها در سراسر ایران، به نمایندگی از سوی همین زندانیان دلیر خواهر عزیزم مهین صارمی، امروز اینجا در کنار ماست. او که از ۳۰ خرداد سال ۶۰ تا بحال بارها دستگیر شده است، این بار به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود. ولی توانست از چنگ دژخیمان بگریزد. درود بر او و همه زندانیان سیاسی در ایران.
یاد همسر شهیدش بخیر. علی صارمی، برجسته‌ترین زندانی سیاسی مقاوم در ایران که در مجموع ۲۴ سال را در زندان سپری کرد.
بر همه شهیدان و اسیران خلق و بر مادران و خانواده‌های شجاع آنها، درود، درود، درود.
هموطنان عزیز؛
سی‌امین سالگرد مقاومت بزرگترین مقاومت مستمر سازمان‌یافته تاریخ ایران بر شما گرامی و مبارک باد.
براستی که برای ایرانیان جای افتخار و شرف و پیروزیست.
هم‌چنانکه مسعود از قبل گفته بود: ثابت شد که افعی کبوتر نمی‌زاید و این رژیم اصلاح پذیر نیست. ثابت شد مفهوم میانه‌روی در ولایت فقیه موهوم است.
ثابت شد هیچ آلترناتیوی در درون رژیم ملاها یافت نمی‌شود. ثابت شد که این رژیم هیچ مشروعیت اجتماعی و تاریخی و سیاسی ندارد و از بنیاد با حاکمیت و رأی مردم بیگانه است. ثابت شد که دجال است و ضدبشر جز با شکنجه و اعدام و حلق آویز جز با جنگ و صدور بحران و تروریسم بر سرکار نیست. و ثابت شد که آویختن رژیم به ریسمانهای قطور مشوق و مماشات و برچسب و بمباران و پرونده‌سازی آن هم علیه جدی‌ترین مخالفانش، اهرمی است در برابر موج تغییر و سرنگونی.
البته این هم ثابت شد که هر چند استمالت و مماشات، دو دهه بر عمر این رژیم افزود، اما نمی‌تواند برای این رژیم مشروعیت و ثباتی را که هرگز به آن دست نمی‌یابد، فراهم کند. بله، کف‌های روی آب به کنار رفت. و این تاریخ ایران و جامعه و مقاومت است که می‌گوید: نه به مماشات نه به تسلیم نه به قانون اساسی ولایت فقیه نه به تمامیت فاشیسم ولایت فقیه. و در مقابل می‌گوید: آری، آری به آزادی، آری به دموکراسی و برابری و آری به جدایی دین و دولت.
حالا به این رژیم درهم‌شکسته بنگرید که در مسیر بی‌پایان حذف و انقباض حرکت می‌کند. دائماً خودش، خودش را می‌خورد. هم‌چنانکه جانشین اصلی خمینی حذف شد. نخست‌وزیر ۸ ساله خمینی در حبس خانگی است. در پایان سال ۸۹ ستون اصلی حکومت خمینی، (رفسنجانی) با خفت بسیار از ریاست خبرگان ارتجاع حذف شد. و حالا جنگ بیرحمانه قدرت بین خامنه‌ای و احمدی‌نژاد درگرفته است. خامنه‌ای می‌خواهد گماشته ولایت فقیه را که دیگر حاضر نیست در این نقش محدود بماند با ضربات پیاپی مهار کند. اما او در حقیقت، به پای خودش یعنی به کل نظام شلیک می‌کند. این بازتاب نارضایتی و بحران در ”پایین“ است که ”بالا“ ی رژیم را به پیچ و تاب انداخته است.
این پیش‌لرزه سرنگونی رژیم آخوندی است. به آنها می‌گوییم بیشتر بلرزید و بیشتر بترسید. زیرا خلقی بی‌تاب برانداختن شماست. به آن جوانان دلیر قیام آفرین نگاه کنید. به این جمعیت سراپا شور و اشتیاق برای آزادی نگاه کنید. همه برای این‌که این رژیم و تمام پلیدیهایش را از سراسر ایران جارو کنند آماده و حاضرند.
بله شما حاضرید و انقلابهای دموکراتیک در خاورمیانه به یاری شما آمده است. حکومت سوریه مهم‌ترین متحد استراتریک آخوندها در آستانه سرنگونی است. جبهه رژیم در تمام منطقه در حال از هم‌پاشیدن است. از افغانستان تا عراق و سوریه همه‌جا مردم خواستار خلع ید از این رژیم در کشورشان می‌شوند. رژیم آخوندی در ورشکستگی عمیقی فرو رفته است. تحریمهای بین‌المللی راه تنفس آن را هر روز تنگتر می‌کند. و طرح حذف یارانه‌ها یعنی، بزرگترین پروژه اقتصادی ۳۰ سال اخیر در باتلاق شکست است. برآیند این وضعیت رودررویی خامنه‌ای و احمدی‌نژاد است.
از هشت سال پیش خامنه‌ای برای خط بستن در برابر مقاومت و خیزش مردم پروژه فوق ارتجاعی اصول‌گرایی را ابداع کرد. سپس احمدی‌نژاد را از قعر شکنجه‌گاهها بالا کشید و به سردمداری این طرح گماشت. پروژه «اصول‌گرایی» که می‌خواست با ماجراجوییهای بین‌المللی و با پخش پول میان پاسداران و بسیجی‌ها راهی برای خروج از بن‌بست پیدا کند. حالا شکست خورده است.
بله! اصلاح‌طلبی قلابی شکست خورد اصول‌گرایی فاشیستی در گل فرو رفت. اما آن‌چه سربلندتر از همیشه پیروز و پیشتاز قد برافراشته است جایگزین دموکراتیک رژیم آخوندی است.
از این‌رو به آخوندهای حاکم می‌گوییم ادامه دهید! در این نکبت و فلاکت هر روز بیشتر فرو بروید. دوران مکافات شماست. این پایان کار شماست. به فریادها و مژدگانی بهار عرب گوش کنید: الشعب یرید اسقاط النظام. آری سقوط نظام. به آخوندهای حاکم می‌گوییم: این سرنوشت محتومی است که شما هم از آن گریزی نخواهید داشت. مردم ایران هم سرنگونی شما را می‌خواهند و آن را محقق خواهند کرد.
هم‌میهنان عزیز!
حمله ۱۹ فروردین به اشرف واکنش رژیم برای مهار نیروی سرکش آزادی در جامعه ایران مخصوصاً بعد از شعله‌ور‌شدن دوباره آتش قیامها از زیر خاکستر خیانت بود.
در ۶ و ۷ مرداد سال ۸۸ هم یک ماه و نیم بعد از شروع قیامها ولی‌فقیه، برای حفظ تعادل خودش به‌شدت به‌حمله به اشرف نیاز داشت. زیرا بود ونبود رژیم در ارتباط مستقیم با فنا و بقای ضد رژیم است. این حقیقتی است که در ۳۰ سال گذشته بارها آزمایش شده است. و حالا توفان قیامهای منطقه هم به آن افزوده شده و رژیم را میلرزاند. اینجا بود که ستونهای زرهی برای پاکسازی کامل به اشرف یورش بردند.
اما مجاهدان آزادی در کارزاری بی‌سابقه با دست خالی در برابر نیروهای زرهی طرح قتل‌عام و انهدام اشرف را خنثی کردند.
دشمنان شما خواستند اشرف را منهدم کنند اما اشرف در تمام جهان به‌عنوان نبرد شعله‌ور مردم ایران برای آزادی شناخته شد.
می‌خواستند خاموشش کنند اما آتشی در جان میلیونها ایرانی افروخت که هرگز خاموشی نخواهد پذیرفت.
اینست افتخار مردم ایران و اینست قله پایداری اشرف در یک دهه اخیر. سلام بر نسلی که در تاریخ ایران مظهر ایستادگی خلل‌ناپذیر و ضدتمام عیار تسلیم و سازش است. سلام بر راهبر و آموزگاری که راه و رسم تسلیم‌ناپذیری را به آنها آموخت. و نسلی را بر اساس پاکی و صدق و فروتنی تربیت کرد که سرمایه مردم ایران برای کسب آزادی است. سلام بر مسعود، راهبر و معلم این نسل.
حضار محترم!
حمله به اشرف در عین حال یک ضرورت مبرم را برای جهان آشکار کرد و آن حفاظت از ساکنان اشرف، به‌عنوان یک وظیفه و مسئولیت ملی و بین‌المللی است. جامعه جهانی به ویژه ملل‌متحد و آمریکا در قبال حفاظت و امنیت ساکنان اشرف مسئولند.
به آنها می‌گوییم: مجاز نیستید به بهانه احترام به حق حاکمیت عراق در قبال جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی بی‌عملی پیشه کنید. این نقض آشکار تعهدات بین‌المللی است.
۱۰۰ روز پیش پارلمان اروپا اعلام کرد: «موضوع حاکمیت و قوانین داخلی دیگر نمی‌تواند مانع رسیدگی به نقض حقوق‌بشر شود.
قطعنامه‌های شورای امنیت در مورد لیبی هم نیروهای ملل‌متحد و کشورهای عضو را موظف به حفاظت از شهروندان و ساکنان بی‌سلاح کرده است. بهانه حاکمیت عراق برای حمله به اشرف، از جانب رهبران ملی عراق، قویاً رد و افشاء شده است.
دکتر ایاد علاوی در نامه خود به نوری مالکی با اشاره به خواست رژیم ایران برای حمله به اشرف نوشت: «ما باید با این مسأله حساس، مطابق با شرف و پرستیژ و عزت مردم عراق رفتار کنیم، و نه مطابق خواسته این، یا آن طرف».
آقای علاوی نوشت: «نامه من به شما درباره مجاهدین خلق، در قلب اخلاق متمدنانه عراق و ارزشهای مترقی خلقمان و دین حنیفمان و عرف بین‌الملل، نهفته است که عراق بخشی از آن است».
رهبر العراقیه که هفته پیش خواستار استیضاح نخست‌وزیر شد، به ملت عراق با صراحت در مورد دیکتاتورعراق جدید گفت:
حکومت ایران به مالکی کمک کرد تا نخست‌وزیر شود... . او بیگناهان را به زندانهای مخوف انداخت... فساد و نقض‌حقوق‌بشر را از حد گذراند... به غارت و چپاول و آتش‌زدن و کشتار و خونریزی دست‌زده و هر جا وارد شدند، آن‌جا را به ویرانی و بدبختی کشیدند.»....
بله حمله به اشرف، ربطی به حاکمیت ملی عراق ندارد. این کشتار در بیت خامنه‌ای طراحی شد، برای دفاع از ولایت فقیه بود و حمله‌یی بود به کیان آزادی مردم ایران. خوشا مجاهدان آزادی که در برابر آن ایستادند و پرچم هیهات و تسلیم ناپذیری را در برابر فاشیسم سیاه دینی، در اهتزار نگه‌داشتند.
می‌خواهم تأکید کنم هم‌چنانکه در طرح اروپا آمده است باید محاصره اشرف خاتمه پیدا کند باید افراد مسلح از اشرف بیرون بروند و باید تحقیقات بیطرفانه بین‌المللی درباره جنایت ۱۹ فروردین بلادرنگ آغاز شود.
راستی ممانعت از ورود هیأتهای بین‌المللی به اشرف چه دلیلی دارد؟ چرا از ورود هیأت پارلمان اروپا جلوگیری کردید؟ چرا از ورود هیأت کنگره آمریکا جلوگیری کردید؟ چرا نگذاشتید کاروان‌های عربی به اشرف بروند؟ چه چیزی برای پنهان‌کردن دارید؟ جز جنایت بزرگ علیه بشریت؟ و جز جنایت جنگی؟ و جز جنایت علیه جامعه بین‌المللی، هم‌چنانکه در حکم دادگاه اسپانیا آمده است.
پس تا تعیین تکلیف نهایی لازم است ملل‌متحد حفاظت اشرف را برعهده بگیرد و ناظران سازمان ملل در اشرف مستقر شوند.
از ایالات متحده و اتحادیه اروپا فقط می‌خواهیم حفاظت همین ناظران را تأمین کنند. این کم‌ترین و ضروری‌ترین خواست برای حفاظت از جان مجاهدان اشرف است. اکثریت سنا و مجلس ملی فرانسه و ۵۵۰۰ شهردار فرانسوی و همچنین، قانونگذاران و نمایندگان منتخب از ۴۰کشور در ۵ قاره جهان، مواضع درخشان خود را در این زمینه اعلام کرده‌اند. این بلندترین فریاد حقانیت مردم ایران و فرزندان رشید آنها در دنیای معاصر است.
اهالی شهرهای سوریه حق دارند که می‌خواهند زرهی‌ها و سلاحهای سنگین بشار اسد از مناطق مسکونی‌شان بیرون برده شود. مردم لیبی حق دارند که می‌گویند شلیک کردن به مردم از سوی رژیم قذافی باید متوقف شود. ساکنان اشرف هم حق دارند که می‌گویند لوله سلاحها را از روی شقیقه‌های ما بردارید.
اینرا هم باید خاطرنشان کنم که ایالات متحده به‌خاطر واگذاری مسئولیت حفاظت اشرف مسئولیت دارد. زیرا آن را به دولتی سپرد که قصد آن برای سرکوب ساکنان اشرف پیشاپیش محرز بود. هم‌چنانکه در بستن راه تغییر در ایران مسئولیت دارد. زیرا نیروی اصلی تغییر در ایران را با یک برچسب واهی به بند کشیده است.
بنابراین به آنها می‌گوییم؛ به حکم دادگاه و به فراخوان نمایندگان کنگره و شخصیتها و صاحب‌نظران بلند‌پایه آمریکا توجه کنید که کم‌ترین اعتباری برای مماشات و دست تکان دادن برای فاشیسم دینی از طریق برچسب تروریستی قائل نیستند. براین اساس، ما ایالات متحده را فرا می‌خوانیم که به این نام‌گذاری رسوا خاتمه بدهد و سیاست شکست‌خورده مماشات و تعامل با بانکدار مرکزی تروریسم را کنار بگذارد. این به سود مردم آمریکا نیز هست.
بله، بیش از این حق مردم ایران برای به زیر کشیدن یک دیکتاتوری خون‌آشام را لگدکوب نکنید. من به شما سخنان آبراهام لینکلن فقید را یادآوری می‌کنم که «دولت و نهادها متعلق به مردم است. اگر مردم از دولتی ناراضی هستند می‌توانند… آن را تغییر دهند یا اگر نشد از حق انقلابی خود استفاده کرده و آن را از هم بپاشانند و سرنگون کنند».
خواهران و برادران عزیز!
خوشا ایستادگی شما که بزرگترین دسیسه علیه مقاومت را درهم شکست. پرونده توطئه‌گرانه ۱۷ ژوئن پرونده‌یی با صدها هزار برگ از اتهام‌های آخوندساخته و دست‌کم ده‌هزار سند که یکی از بزرگترین تحقیقات در فرانسه بود پس از ده سال فرو ریخت.
بنابراین گردهمایی امروز شما گردهمایی افتخار و پیروزیست. هشت سال با همه دسیسه‌ها برای بستن راه مقاومت یک خلق در زنجیر درافتادید و سرانجام سیاوش‌وار از آتش توطئه‌ها عبور کردید و سمبل بی‌گناهی و پاکدامنی شدید.
آن‌قدر که حالا قضاییه فرانسه در حکم درخشان خود مشروعیت و حقانیت مقاومت عادلانه مردم ایران علیه فاشیسم مذهبی را اثبات می‌کند. این حکم مایه سرفرازی ملت فرانسه به ویژه وکلا، قضات و حقوقدانان و منتخبان و شخصیتهای نامدار و شریف آن است. سلام بر آنها که صدای وجدان فرانسه و تمامی اروپا هستند.
این تحول در عین حال مهم‌ترین حلقه پیشروی و غلبه مقاومت شما بر کارزار اهریمن‌سازی است.
راستی؛ سیلاب تهمت‌های رنگارنگ علیه جنبش مقاومت را بیاد می‌آورید؟ اتهاماتی از قبیل شکنجه و کشتار اعضای مقاومت توسط خود مقاومت، کیش شخصیت، سکت، کشتار صدها هزار‌تن از کردها و شیعیان عراق، پول‌شویی، تشکیل انجمن بزهکاری، اسارت جوانان و زنان، نداشتن پایگاه در میان مردم ایران و مهم‌تر و رایج‌تر از همه اتهام تروریسم.
اکنون سقف تمامی این اتهامات بر سر صاحبانش آوار شده است!
راستی این افترائات برای چه بود؟ در تمام سه دهه گذشته این اتهامات توجیه‌کننده حلق‌آویز و شکنجه علیه مردم و مقاومت ایران بوده است. اما ایستادگی‌اشرف نشان شما، این هجوم مسموم را درهم شکست. شما در دهها دادگاه در اروپا و آمریکا پیروز شدید و آخوندها و مزدوران و پشتیبانان آنها را مفتضح کردید.
حالا، مقاومت شما از میان موج خون و سرکوب صد بار مستحکم‌تر قد برافراشته است. شما طومار تهمت و ممنوعیت علیه این جنبش را در انگلستان درهم پیچیدید. شما لیست‌گذاری تروریستی علیه مجاهدین در اتحادیه اروپا را مفتضح کردید. شما پرونده‌سازی و اتهام تروریسم علیه مقاومت را در فرانسه درهم شکستید. شما بساط گزارش بی‌اعتبار اداره حراست را در تمام ۱۶ایالت آلمان علیه این مقاومت را برچیدید.
و بی‌تردید، نام‌گذاری وزارت‌خارجه آمریکا را هم درهم خواهید شکست. اکنون؛ نوبت گشودن پرونده جنایتهای این رژیم است این پرونده باید در شورای امنیت بازگشوده شود تا مردم ایران ببینند که در سطح بین‌المللی چه کسی با آنها و چه کسی با ملاهاست؟!
این پرونده باید از طریق شورای امنیت به دیوان کیفری لاهه ارجاع شود. مردم ایران می‌خواهند حکم جلب خامنه‌ای صادر و به‌اجرا گذاشته شود و چنین خواهد شد. همه می‌دانند که ولی‌فقیه ارتجاع در جرم و جنایت و پلیدی سرآمد همه دیکتاتورهای جهان است.
هموطنان عزیز!
دوران پیشرفت و پیروزی انقلاب‌های دموکراتیک آغاز شده است. دوران زنان؛ دوران جوانان؛
دوران قیام و جنگ صد برابر، برای دانشجویان و کارگران برای معلمان، برای ایرانیان ستمدیده در کردستان و بلوچستان و خوزستان و سراسر ایران.
آری، زمان برچیدن بساط ولایت فقیه است. می‌توان و باید، مقاومت و قیام‌ برای آزادی را به پیروزی رساند.
آخوندها برای بقای خود در پی ساختن بمب اتمی هستند. ما برای شکوفایی جامعه در پی قدرتی هستیم که از آن میلیونها بار نیرومندتر است: و آن؛ انتخاب آزادانه و نقش‌آفرینی و مسئولیت یکایک مردم و به ویژه زنان و جوانان است.
خواست ما برقراری یک جمهوری آزاد و دموکراتیک بر اساس جدایی دین و دولت است. جامعه‌یی بر اساس برابری زن و مرد و با تأکید بر مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی و هم‌چنین یک ایران غیراتمی.
برنامه ما در سه کلمه خلاصه می‌شود: آزادی، برابری و حاکمیت رأی مردم.
آرمانی که از آغاز پیشاروی مقاومت ما بوده، آزادی و دموکراسی است. ما برای به‌دست‌گرفتن قدرت‌ مبارزه و فداکاری نمی‌کنیم. ما حتی به سهیم شدن در قدرت و حکومت چشم ندوخته‌ایم. این برقراری حاکمیت مردم و دموکراسی است، که بزرگترین رسالت ماست. ما همگی با آموزش از مسعود راه و رسم خاوران را برگزیده‌ایم و به آن افتخار می‌کنیم. ما افتخار می‌کنیم که فدای انتخاب آزادانه مردم ایران باشیم.
هموطنان عزیز!
همواره به این می‌اندیشم که آیا دردهای میلیونها زن و مرد ایرانی، پایانی دارد؟ آیا می‌توانند به یک زندگی بدون ترس و همراه با شادی و آزادی دست پیدا کنند؟ می‌خواهم با رساترین فریاد به آنها پاسخ بدهم که آری، من و ما برای زنده‌نگهداشتن شعله همین امید و تحقق همین آرزو، تمامی سختیها را پذیرفته‌ایم و از همه‌چیزمان گذشته‌ایم تا آن فردای روشن و آن زندگی شکوفا و امن و آسوده برای تمام مردم ایران و منطقه فراهم شود.
ما تا بن استخوان به پیروزی آزادی یقین داریم. راه و رسم تغییر و انقلاب فرا راه نسل قیام می‌درخشد: و اشرف با پایداری پرشکوهش پیام امید و پیروزیست.
سلام بر آزادی ـ سلام بر اشرف ـ سلام بر مردم ایران ـ درود بر همه شما.